آفتاب دل : شما سرکارتان شاد هستید یا نیستید؟ محیط کارتان شاد است یا نه؟ به نظر شما، محیط کارتان چقدر روی روحیه و رفتار شما تاثیر میگذارد؟ و یک سوال دیگر: اگر محیط کارتان شاد نبود، چه فرقی میکرد یا اگر شما و بیشتر همکارانتان کارتان را بسیار دوست داشتید و هر روز صبح با شوق و ذوق سر کارتان میرفتید؟ چه اتفاقی برای شما و کارتان رخ میداد؟ روانشناسان میگویند اگر میخواهید زندگی خوبی داشته باشید، راهش این است: «طرز فکرتان را عوض کنید تا بتوانید سر کارتان شاد باشید.» میپرسید چگونه؟ با «نفس عمیق» این هفته، همراه شوید. شادی در زمان کار یک احساس درونی است که شما آن را حس میکنید یا نمیکنید. این احساس، درون شما قرار دارد ولی مطمئنا از چیزهایی که اطراف شما وجود دارد تاثیر میپذیرد؛ احساسی که در شما شکل میگیرد، بستگی به افکاری دارد که شما درباره اتفاقهای اطرافتان توی ذهن خودتان پرورش میدهید. 10 درصد از زندگی شما، آن چیزی است که برایتان رخ میدهد و 90 درصد دیگرش این است که شما چه عکسالعملی در قبال آن دارید. این، دلیلی است برای اینکه ما باید افکارمان را درباره کارمان تغییر بدهیم. همیشه عقاید و گفتههایی وجود دارند که مانع میشوند به کارمان به چشم یک تفریح نگاه کنیم و احساس شادی در سرکارمان داشته باشیم. خیلی از کارمندان روی تغییرات خارجی محیط کار از قبیل پرداختیها، اضافهکاریها و ترفیع شغلی و چیزهایی از این قبیل متمرکز شدهاند. ولی ما نیاز داریم بیشتر به عوامل درونی به وجود آورنده شادی در کار و تغییر طرز تفکرمان در مورد این نکات توجه کنیم.
تغییر تفکر از «کار سخت است» به «کار مفرح است»:200 سال پیش، در تمام طول دوران صنعتی، کار به چشم یک وظیفه سخت دیده میشد و در واقع، این، دلیل حقوق دریافت کردن بود: «سختی کشیدن». برای سالهای صنعتی، این یک واقعیت است که کارها بسیار سخت و خستهکننده و حتی خطرناک بودند اما امروزه خیلی کمتر اینگونه است و خیلی بیشتر، محیطهای کاری جذاب، دوستداشتنی، مفرح، خوشایند و شاد برای انتخاب وجود دارد. البته حتی وجود این محیطها، وقتی ما انتظار داریم که کار سخت و خشن باشد، هیچ فایدهای نخواهد داشت. دوباره به این حقیقت ساده میرسیم که: «ما به چیزی میرسیم که انتظارش را داشته باشیم.» ما باید طرز تفکرمان را عوض کنیم و انتظار داشته باشیم که کارمان برایمان مفرح و شادیبخش باشد؛ نه دشوار و طاقتفرسا.
تغییر تفکر از «من نمیتوانم شاد باشم» به «من هم میتوانم شاد باشم»:ارزش موفقیت شغلی چیست، اگر واقعا شما را خوشحال نکند؟ من با افراد موفق زیادی برخورد داشتهام که وقتی به این حقیقت رسیدهاند که تمام زندگیشان را در به دست آوردن موفقیت و شهرت و پول تلف کردهاند و نتوانستهاند هیچگاه خودشان را شاد کنند، در هم شکستهاند. هیچ ارزشی ندارد که شما شادی در کارتان را قربانی رسیدن به موفقیت کنید.
تغییر تفکر از «موفقیت به کار کردن نیاز دارد» به «موفقیت به شاد بودن نیاز دارد»:نیازی نیست برای شاد بودن از تلاش برای رسیدن به موفقیت دست بکشید. تحقیقها نشان میدهد احتمال موفق شدن افراد شاد بیشتر است. این نکته شما را بسیار شگفتزده میکند وقتی که به خاطر میآورید افرادی که سر کارشان بیشتر شاد هستند؛ باانگیزهتر، باانرژیتر، دوستداشتنیتر، خلاقتر و مفیدتر هستند.
تغییر تفکر از «شاد بودن سر کار غیرممکن است» به «شاد بودن سر کار بسیار آسان است»:هر آنچه ما لازم داریم تا محیط کاری شادی به وجود آوریم بسیار راحت و به سهولت در دسترس است و در همه محیطهای کاری در سراسر دنیا وجود دارد که بستگی به بودجه، استراتژیها، احکام و قوانین ندارد. شاد بودن سر کار از چیزهای خیلی سادهای ایجاد میشود؛ چیزهای سادهای که من و شما انجام میدهیم و همه قادر به انجام دادنش هستند. شاد بودن سر کار نکته بیاهمیتی نیست که بتوان برای رسیدن به چیزهای دیگر مثل حقوق و بهرهمندی از امکانات شرکت از آن گذشت. شاد بودن در کار یک مساله حاشیهای نیست. شاد بودن در کار، مساله اصلی است که به سلامت شما و موفقیت و احساس رضایت شما در زندگی ربط پیدا میکند و عاملی است که باعث موفقیت شرکت شما خواهد بود.
به همین دلایل، شاد بودن در کار باید در اولین اولویت کارمندان و مدیران شرکتها باشد. همیشه به این حقیقت توجه داشته باشید که شاد بودن در محل کار هم نکته بسیار مهمی است و هم رسیدن به آن راحت است و هم واقعا برای شما و شرکتتان خوب است.
.: Weblog Themes By Pichak :.